فیلمی از محمد مصدق ؛محمد مصدق در روز ۲۸ آبان سال ۱۳۳۰ شمسی برابر با 21 نوامبر ۱۹۵۱ میلادی در پاسخ به دعوت نحاس پاشا نخست وزیر مصر، وارد قاهره شد
او در شرایطی این سفر را آغاز کرد که حکومت سلطنتی مصر آخرین ماههای حیات خود را میگذراند و در عین حال قضایای مربوط به کانال سوئز میرفت که درگیری بزرگی میان مصر و بریتانیا به بار آورد. در آن شرایط حضور مصدق در مصر جز تشدید احساسات ضد انگلیسی مردم به چیز دیگری تعبیر نمیشد. به همین دلیل بود که نه دولت انگلستان میخواست این سفر نابهنگام انجام شود و نه مخالفان دکتر مصدق در مجلس شورای ملی. استدلال نمایندگان مخالف مصدق این بود که مصر با انگلستان در حال جنگ است در حالی که ما با انگلستان در حال مذاکره هستیم و با آن دولت در جنگ نیستیم و مصدق نباید در این شرایط به مصر برود.
از جمله این مخالفان جمال امامی خوئی، رهبر اقلیت مجلس شورای ملی بود. وی یک روز پیش از بازگشت هیأت نمایندگی ایران از شورای امنیت سازمان ملل، پس از آنکه خبر ورود قریبالوقوع مصدق به مصر منتشر شد، نخستوزیر را در مجلس مورد انتقاد و حمله قرارداد و گفت: «هرچند دولت ایران با مصر همدردی میکند، لیکن مصر درحقیقت با انگلستان در حال جنگ است و چون نخستوزیر ایران مقام رسمی و مسؤول کشور است، رفتن او به مصر و ملاقاتهایش با اولیای امور آن کشور، به شرحی که در اخبار منعکس است، در حکم این است که دولت ایران نیز، با انگلستان سرجنگ دارد.»
مصدق زمانی پا به خاک مصر گذاشت که پیروزی ایران در ملی کردن صنعت نفت و اخراج انگلیسیها از آبادان، مردم مصر را به هیجان درآورده بود و نیز ناآرامیها، شورش و تیراندازی کماندوهای مصری به محل تمرکز نیروهای بریتانیا، در سواحل کانال سوئز، به نحو بیسابقهای شدت یافته بود. در همین احوال بود که دولت نحاس پاشا، برای فرونشاندن ناآرامیها و تسکین افکار عمومی، خبر ابطال قرارداد مصر و انگلستان که پانزده سال قبل آن را امضا کرده بود به اطلاع پارلمان رساند و نمایندگان مجلس، با هلهله و شادی از تصمیم دولت استقبال کردند. دعوت نحاس پاشا از نخستوزیر ایران نیز اقدامی در جهت جلب بیشتر پشتیبانی افکار عمومی مردم مصر و دیگر کشورهای عرب خاورمیانه بود.
همه این اتفاقات باعث شد که سفر مصدق به سرزمین مصر از نظر دولت انگلستان بدترین حادثه به شمار آید. زیرا سیاستمداران بریتانیا ناآرامیهای مصر را به طور مستقیم ناشی از اقدامات جسورانه دکتر مصدق میدانستند. «آنتونی ایدن» وزیر امور خارجه وقت انگلستان که در سالهای بعد نخستوزیر بریتانیا شد، در خاطرات خود مینویسد: «مصر در پایان جنگ جهانی دوم کاملاً آرام بود ولی حوادث اخیر ایران (ملی شدن صنعت نفت) آن کشور را آشفته و خروشان کرده بود و این آشفتگی از «شط العرب» تا «نیل» را در بر گرفته بود و مصدق پیر با پیژاما و تختخواب آهنیاش به صورت یک چهره جسور و تهدید آمیز درآمده بود، بدین ترتیب سفر مصدق به مصر در آن شرایط بحرانی اقدامی تهدیدآمیز علیه منافع انگلستان شمرده میشد».
نظرات
ارسال یک نظر