بابک آسیــائی

جنگ قدرت میان دو طیف حکومت ایران که هر کدام به سویی تمایل دارد یواش یواش به شاخاب پارس کشیده شده . با چراغ سبز غربیها به دولت ایران رفیق خامنه ای به دستور ولادیمیر جان شروع به مانور ها و فرستادن سیگنالهایی به غربیها کرده که یادشان باشد ایران ارث پدری حضرت عاغاست و بدون دستور وی کسی حق ترسیم و اجرای سیاستهای کلان ندارد . جناب رییس جمهور و بازیهای انتخابات هم فقط برای بستن دهان نهادها و مردم است که آن هم برای حضرتش اکنون زیاد حائز اهمیت نیست . امر امر حضرت اجل است و البته مرادش رفیق ولادیمیر!!! . ذهن مردم دیگر خسته از این معادلات سیاسیست ، ایران فعلا تبدیل به زمین بازی روسها و آمریکایی هاست که هر کدام تنها در باغ سبز را نشان داده اند و دولتیها و حکومتیها هم با تکیه براین در باغ سبزها باز مردم را سر کار گذاشته اند . هر روز که میگذرد و در این گنداب دست و پا میزنیم هشتاد میلیون روز از دنیا عقب میافتیم . آیا توان جبران در دنیایی که منتظر ما نمانده هنوز باقیست؟!!!!

گلرو راحمی پور ، متولد پانزدهم فروردین 1363 در زندان اوین از پدر و مادر زندانی سیاسی به دنیا آمد و به بهانه آزمایشات پزشکی از مادر جدا و حتی پس از مرگ پدرش که او نیز گفته میشود اعدام شده است هیچگاه به خانواده بازگردانده نشد . حال راحله راحمی پور پس از 32 سال پیگیر وضعیت برادر زاده اش است . او در احضار چند روز گذشته تهدید شده در صورت پیگیری رایی بابت محکومیت به او ابلاغ خواهد شد . به گفته خانم راحمی پور وی در سال 64 تعهد نامه ای با فشار و ارعاب امضا کرده بود که هیچگاه پیگیر وضعیت برادرزاده خود نشود . در سال 64 به این خانواده اعلام شده بود که این نوزاد در مطب پزشک مرده است .

پس از سالها گریبان دریدن و شعار های استقلال طلبانه سر دادن  گاسپادین خامنه ای به رفیق پوتین اجازه استفاده از پایگاه شاهرخی که هنوز صدای وطن پرستان واقعی از دل این پایگاه به گوش میرسد را داد . خبرهای تازه نیز ارسال سامانه های اس400 را به همدان تایید میکند . گویا آرزوهای پطر کبیر در دوران رفیق خامنه ای جامه عمل پوشانده شد و ایران عملا مستعمره روسیه تزاری میگردد. جدیدترین اظهار نظر اینست که علی لاریجانی کلا این اجازه دادن به روسیه را تکذیب کرده ولی در جایی دیگر علی شمخانی آنرا تصمیمی راهبردی در همکاریهای نظامی دانسته و از آن دفاع کرده و از همه جالبتر آمریکا از این رویداد اظهار تاسف کرده ولی آنرا غیر طبیعی ندانسته است .

او در نامه اش از بزی با افکار عمومی با آنچه که او بازس با رنگها مینامد سخن میراند ؛ به نام خداوند صاحب علم مسئولین محترم دولت جمهوری اسلامی ایران؛ صرفا بعنوان یک شهروند ایرانی حق خود می دانم که چند سوال مطرح کنم که ذهن بسیاری را، خصوصا در بین آن دسته از مردم که سابقا از شما حمایت کردند، به خود مشغول کرده است: اگر می گویید زندانی سیاسی و عقیدتی نداریم پس چرا با وعده آزاد کردن زندانیان سیاسی رای جمع کردید!؟ با وعده حل مشکلات و برطرف کردن نارضایتی موجود، مردم را پای صندوق های رای می آورید و سپس در مجامع بین المللی می گویید مردم اگر ناراضی بودند پای صندوق ها نمی آمدند! دولت جمهوری اسلامی ایران! محرومیت و مظلومیت انسان ها، ملاحظات و جنگ و جدل های سیاسی را برنمی تابد... در شرایطی که اکثر زیربناهای اقتصادی آسیب دیده و فرهنگ کسب و کار سالم و پویایی جامعه به انحطاط نزدیک شده است، چگونه می خواهید با چند قرارداد و تعاملات ظاهری، کشور را آباد کنید؟ مردم ما حق دارند از وضعیت واقعی اقتصاد آگاه شوند پس چرا ''امید'' و دلخوشی های کاذب ایجاد می کنید!؟ ''اوج یاس ...

نظام فاشیستی اسلامی که از بدو به وجود آمدنش تنها خون نوشیده ، بار دیگر و در برهه ای دیگر نیاز به نوشیدن خون جوانان وطن پیدا کرد . این دیو هفت سر که در ابتدا با ریختن خون وفادار ترین فرزندان وطن در پشت بام مدرسه نمو خود را آغاز کرد در سال شصت باز هم عطش خون کرد وباز هم درسال 67 ،در این میان در جنگی خود خواسته ده ها هزار جوان وطن را در بیابانها ی خوزستان و کردستان در خون غلطاند. در دهه هفتاد خون نویسندگان و دگراندیشان عطش این هیولا بود و پس از آن ماهانه خون مینوشد . مرداد 95!!! خونبار و وحشتناک رقم خورد. 20 تن در کرج و چند تن در ارومیه . و ما ... نظاره گر بر آنچه این دیو بر سر خانه و کاشانه مان میآورد. روزی کسی قهرمان ملیست و فردایش خائن به وطن و اعدام . ای دیو چه میخواهی ، کی از خون سیراب خواهی شد . روز آغازینت  که با عبای سیاهت به گورستان رفتی باید میدانستیم که در مسیر شورشت جوانانمان را هم در آنجا گور خواهی کرد . نفرین بر تو ، نفرین برما که ندانستیم  چه دیوی به سرزمینمان راه داده ایم . از روزی که بر مرکب مرگ آمدی و گفتی به این سرزمین احساسی نداری باید ریشه تو را میشناخت...

امروز پس از بستن ناگهانی درب هواخوری در زندان رجایی شهر کرج و اعلام آماده باش نیروهای سرکوب داخل زندان در ساعت 8 شب ده تن از زندانیان محکوم به اعدام بند زندانیان سیاسی سنی مذهب به شیوه ای قرون وسطایی از بند خارج و به مکان نامعلومی منتقل شدند .گمان میرود نظام آخوندی در حال رقم زدن فاجعه ای دیگر است . از این روی از تمامی فعالان و مردم خوب ایران تقاضا داریم در انتشار این خبر و آگاه نمودن مردم خوب ایران و نهادهای بین المللی ما را یاری کنند .